سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
چه کسی فکر میکرد در سالِ ۲۰۲۰ میلادی، در عصرِ تلگرام و فیسبوک و توییتر، هنوز هم وبلاگنویسی روی بورس باشد و کسانی پیدا شوند که برای به اشتراکگذاری حرفها و عقایدشان وبلاگ را به سایر وسایلِ ارتباطی ترجیح دهند. چند سالِ پیش بود که مطلبی خواندم با عنوانِ وبلاگنویسی مُرده است اما وبلاگستان هنوز هم زنده و زایا و پویا است. هر چند به لحاظ کیفی نسبت به سالهای طلایی وبلاگستان اُفتِ قابلِ توجهی داشته اما هنوز هم نویسندگانِ خوبی را میتوان در آن پیدا کرد.
این مقدمهِ کوتاه را چیدم تا برسم به اینجا که بگویم: سلام دنیا! یک وبلاگِ دیگر امروز به دنیا آمد.»
مرورگر جدید مایکروسافت با موتور کرومیوم هم اکنون برای سیستمعاملهای اندروید، ios، مک و ویندوزهای ۷ تا ۱۰ در دسترس است و میتوانید همین حالا نسخه متناسب با سیستم عاملتان را از اینجا دریافت کنید. مرورگر جدید مایکروسافت که با نامهای New Edge و Edge Chromium هم شناخته میشود با موتور کرومیوم عرضه شده است و لوگوی آن هم باز طراحی شده است تا به مخاطب بفهماند که با یک چیز کاملا جدید طرف است. در این یادداشت قصد دارم خیلی کوتاه و مختصر مرورگرِ جدیدِ مایکروسافت را بررسی کنم.
یکی از نقاط ضعف مرورگر edge تعداد کم افزونهها بود. اما در نسخه جدید دیگر هیچ محدودیتی از این بابت وجود ندارد. هر افزونه که برای مرورگر کروم عرضه شده باشد و روی آن کار کند روی edge هم کار میکند. فقط کافی است در تنظیمات افزونه گزینه نصب از سایر فروشگاهها را فعال کنید. بعد وارد web store کروم شوید. افزونه مورد نظرتان را پیدا کنید و بعد روی گزینه install کلیک کنید. انگار که روی گوگل کروم هستید، راحت و بیدردسر هر افزونه که بخواهید روی edge نصب میشود.
با توجه به اینکه edge از موتور کرومیوم استفاده میکند توقع داشتم که در بهترین حالت کارایی برابر با گوگل کُرم داشته باشد. ولی edge من را شگفتزده کرد. این مرورگر جدید صفحات وب را با بطور محسوسی سریعتر از گوگل کروم اجرا میکند و فشار کمتری هم به سختافزار رایانه وارد میکند. تنها مشکلی که در استفاده با edge پیدا کردم ذخیره نشدن تنظیمات پرینتر است و برای هر بار پرینت گرفتن از صفحههات وب باید از ابتدا پرینتر مورد نظر و سایز صفحه و . را تنظیم کنم.
در رابطه با سرعت و کارایی edge میتوانید به این مطلب فارنت هم مراجعه کنید.
edge تنظیمات مفصلی در رابطه با حفظ حریم خصوصی و امنیت دارد که هنوز حوصله نکردم تک تک آنها را بررسی کنم. ضمن اینکه edge را فقط روی سیستم محل کارم نصب دارم. اما یک ویژگی خوبی که از گوگل کروم به edge آمده امکان ایجاد پروفایلهای مختلف است. با این کار به راحتی میشود مسائل کاری و شخصی را از هم جدا کرد و یا اگر چند نفر از یک سیستمعامل به طور مشترک استفاده میکنند با ساخت پروفایلهای مجزا به خوبی از حریم شخصی افراده محافظت میشود.
هنوز هم هستند وبسایتهایی که در عصرِ حَجر سیر میکنند و میخواهند ما را هم با خودشان به عقب ببرند. سایتهایی که در سالِ ۲۰۲۰ هم کاربرانشان را مجبور میکنند از اینترنت اکسپلور استفاده کنند. یکی از ویژگیهای خوبِ edge حالتِ IE Mode است که با استفاده از آن میتوان از سرویسهایی که هنوز از اینترنت اکسپلورر استفاده میکنند استفاده کرد بدون آنکه لازم باشد از یک مرورگرِ قدیمی استفاده کرد. البته تا جایی که من اطلاع دارم این ویژگی فقط برروی سیستم عاملِ ویندوز ارائه میشود و برای فعالسازی آن باید به بخشِ flugs مراجعه کنید.
مرورگرِ جدیدِ edge ساختهِ مایکروسافت آمده تا هر تصورِ بدی که راجع به اینترنت اکسپلورر و بعد از آن edge داشتم را بشورد و ببرد. نکتهِ مثبت راجع به مرورگرِ جدیدِ مایکروسافت این است که برخلافِ اینترنت اکسپلورر و edge سابق توسعهِ آن مستقل از ویندوز است، قرار است مثلِ یک نرمافزارِ مستقل توسعه پیدا کند و بروزرسانیهایش هم از طریقِ استور در دسترس کاربران قرار بگیرد.
از قدیم گفتن زکات علم یاد دادن آن به دیگران است و این که اگر سعی کنیم چیزی را به دیگران آموزش بدیم خودمان بهتر آن مطلب را یاد میگیریم. به همین دلیل قصد دارم در یک مجموعه از یادداشتها آن چیزی را که از زبان برنامهنویسی پایتون یاد گرفتم به زبان خیلی ساده برای شما توضیح بدم.
در این یادداشتها قصد دارم از نکات خیلی ساده و ابتدایی شروع کنم تا بعد به مطالب پیچیدهتر برسیم. احتملاٌ چندتایی مسئله هم با استفاده از پایتون حل کنم و خدا را چه دیدی، شاید یک برنامه درست و درمون که یک کار حسابی را انجام بده هم نوشتیم.
یک نکته که باید راجع به این مجموعه یادداشتها همین اول کار بگم اینکه اصلا قصد من آموزش زبان پایتون نیست. چون اصلا خودم را در حد و اندازه این که بخواهم به دیگران برنامهنویسی یاد بدهم نمیبینیم. هدف این است که دور هم جمع بشیم و با هم دیگه برنامهنویسی یادبگیریم. پس ممکن است من هم یک چیزی بنویسم که اشتباه باشه و شما باید اشتباه من را بگیرید.
این یادداشت اول مقدمه چینی بود. فعلا تا یادداشت بعدی خدانگهدار
قبل از هرکی لازم است که مفسر پایتون را روی سیستم نصب کنیم. اگر از سیستم عاملهای لینوکسی استفاده میکنید پایتون از قبل برای شما نصب شده است. کافی است پنجره ترمینال را باز کنید و عبارت python3 تایپ کنید تا وارد محیط ایتراکتیو پایتون شود. اگر از ویندوز استفاده میکنید باید بسته نصبی پایتون را که شامل مفسر پایتون، یک محیط کدنویسی ساده و سبک به نام IDLE و تعدادی کتابخانه استاندارد میشود را از وبسایت پایتون دریافت و نصب کنید.
حالا که پایتون را نصب کرید وقتش است که اولین برنامه را به زبان پایتون بنویسم.
به همین سادگی ما اولین برنامهمان را نوشتیم. کار این برنامه این است که عبارت Hello World را روی کنسول چاپ کند.
بیاید کمی روی کد بالا دقیق بشیم. در ابتدا من متغیری را به نام msg مشخص کردم و مقدار Hello World را درون آن ذخیره کردم. در ادامه تابع print را فراخواندم تا مقدار متغیر msg را برای من روی کنسول چاپ کند. فعلا تا همینجا داشته باشید تا در یادداشت بعدی بیشتر راجع به متغیرها و انواع داده در پایتون صحبت کنیم.
فیلم مالیفسنت» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و حالا بعد از گذشت ۵ سال دنبالهای برای این فیلم ساخته شده است. فیلم مالیفسنت: معشوقه شیطان» با اینکه دنبالهای بر فیلم اول است اما به لحاظ داستانی مستقل است و اگر فیلم اول مالیفسنت را ندیده باشید باز هم به خوبی این فیلم را میفهمید.
مثل فیلم قبلی بازی آنجلینا جولی» در نقش مالیفیسنت بسیار چشمگیر و باورپذیر بود. مثل اینکه نقش مالیفسنت را برای آنجلینا نوشته باشند یا اینکه او برای این نقش ساخته شده است. به قدری آنجلینا جولی خوب در نقشش فرو رفته بود و آنقدر بازی خوب و روانی داشت که حقیقتا بازی دیگر بازیگران به چشم نمیآید.
فیلم مالیفسنت داستان زیبای خفته» است که اینبار از زاویه دیگر و با تمرکز روی شخصیت به ظاهر منفی داستان یعنی مالیفسنت روایت میشود. در فیلم اول دیدیم که چطور جادوی عشق به کمک مالیفسنت آمد تا بتواند خوبی را درون خودش پیدا کند. هر چقدر داستان فیلم اول جذاب و سیر تبدیل مالیفسنت از یک موجود دیو سرشت به یک انسان (یا شاید بهتر باشد بگویم موجودی که میتواند دیگران را هم دوست داشته باشد) پُر کشش بود فیلم دوم ما را به لحاظ داستانی ناامید میکند.
یک پرنس عاشق پیشه و یک پرنسس ساده، ملکه خبیث و پادشاه کودن و یک بخت برگشته که بخاطر شکل ظاهریش تمام کاسه کوزهها سر او میشکند. در ادامه یک میدان نبرد بزرگ و شلوغ و پلوغ در سبک فیلمهای اونجرز و در نهایت پرنسس به اشتباه خودش پی میبرد، ملکه خبیث تبدیل به بُز میشود و دو طرف درگیر جنگ روی همدیگر را میبوسند و همه چیز ختم بخیر میشود.
شاید این سوال برایتان مطرح شود که حالا چکار کنیم؟! این فیلم را ببینیم یا نه؟! شاید معشوقه شیطان به لحاظ داستانی اثر قویی نباشد اما اتمسفر فیلم به همراه موجودات جادویی که در آن برای خودشان زندگی میکنند و البته جلوههای ویژه خوب باعث میشود این فیلم به هیچ وجه حوصله سر بر نباشد. فیلم ضرب آهنگ خوبی دارد، نه آنقدر کُند است که حوضله آدم سر برود و نه آنقدر تند که نفهمیم چه شد. کارگردان هم زیادی وارد حاشیه نشده و خیلی تند و سریع میرود سر اصل مطلب که به نظر من نکته مثبتی است.
در نهایت اگر از دیدن فیلمهای فانتزی و موجودات خیالی در یک فیلم عاشقانه لذت میبرید مطمئن باشید فیلم معشوقه شیطان را هم دوست خواهید داشت.
دوباره به ایام ثبتنام کنکور رسیدیم. ماراتن کنکور از این لحظه به صورت جدی شروع میشود. به قول مشاورانِ کنکور روزهای باقی مانده تا کنکور روزها جمع بندی است. یعنی هر چه تا الان کاشتی باید بعد از این آماده برداشتش باشی. حالا چرا دارم راجع به کنکور مینویسم؟ من پشت کنکوری نیستم. چهار پنج سال پیش از این کنکورم را دادم رفت پی کارش اما به واسطه کار در کافینت این روزها با کنکوری جماعت در ارتباطیم و میخواهم چند خطی راجع به این موضوع بنویسم.
اول اینکه خیلی از کسانی که برای ثبت نام کنکور به ما مراجعه میکنند برنامهای برای آینده ندارد و رفتن به دانشگاه و چسباندن پرچسب دانشجو به خودشان تنها هدف برای شرکت در کنکور است. اکثر پسرها میخواهند از خدمت سربازی فرار کنند یا آن را عقب بیاندازند که شاید فرجی شود و لازم نباشد لباس سربازی به تن کنند و بیشتر دخترها تا جایی که من متوجه شدم هدفشان از رفتن به دانشگاه به دست آوردن آزادی بیشتر و رفع بعضی از محدودیتهایی است که در حال حاضر در خانه دارند.
دوم مشاوران کنکور که قرار است باری از دوش داوطلبان بردارند خودشان باری میشوند بر دوش کنکوریها و بجای آرامش دادن بدتر استرس به آنها وارد میکنند. چطور این کار را میکنند؟ دادن مشاورههای غلط و پافشاری روی موارد کم اهمیت؛ دیروز دختر خانمی را در کنکور ثبتنام کردیم و طبق عادت قبلی در قسمت معدل دیپلم نمره سال یازدهم را وارد کردیم تا بعد که فارغ التحصیل شد در هنگام گرفتن کارت آزمون اصلاح شود. بعد مشاور کلی به این دانش آموز استرس وارد کرده و گفته ثبت نامت اشتباه است و فلان و بهمان، یا در یک مورد دیگر یکی از کسانی که سال قبل در کنکور شرکت کرده بود موقع انتخاب رشته و دانشگاه، دیدیم که دانشگاههای غیر انتفاعی شهرستانهای اطراف تهران را انتخاب کرده و دانشگاههای تهران را گذاشته برای اولویتهای آخر وقتی پرسیدم چرا اینطوری انتخاب واحد میکنی گفت مشاور برایش انتخاب کرده است. یا در مورد دیگر یکی از همین کسانی که انتخاب رشته و دانشگاهش را به مشاور سپرده بود با اینکه با توجه به رتبهاش مجوز ثبتنام در دانشگاههای روزانه را نداشت، مشاورش دانشگاههای روزانه را برایش انتخاب کرده بود.
ختم کلام اینکه کنکور آنقدرها هم مهم نیست. اگر فکر میکنید احتیاجی به دانشگاه رفتن ندارید وقت و پولتان را تلف نکید، بجاش برید سراغ کاری که دوست دارید. بجای اینکه کلی پول به مشاور بدید و هرچی او گفت چشم و گوش بسته و بدون چون و چرا قبول کنید خودتان هم کمی تحقیق کنید شاید آن مشاور دارد راهنمایی اشتباه به شما میدهد.
در آخر اگر داوطلب کنکور ۹۹ هستید امیدوارم دانشگاه موردنظرتان قبول شوید.
قبل از هرکی لازم است که مفسر پایتون را روی سیستم نصب کنیم. اگر از سیستم عاملهای لینوکسی استفاده میکنید پایتون از قبل برای شما نصب شده است. کافی است پنجره ترمینال را باز کنید و عبارت python3 تایپ کنید تا وارد محیط ایتراکتیو پایتون شود. اگر از ویندوز استفاده میکنید باید بسته نصبی پایتون را که شامل مفسر پایتون، یک محیط کدنویسی ساده و سبک به نام IDLE و تعدادی کتابخانه استاندارد میشود را از وبسایت پایتون دریافت و نصب کنید.
حالا که پایتون را نصب کرید وقتش است که اولین برنامه را به زبان پایتون بنویسم.
به همین سادگی ما اولین برنامهمان را نوشتیم. کار این برنامه این است که عبارت Hello World را روی کنسول چاپ کند.
بیاید کمی روی کد بالا دقیق بشیم. در ابتدا من متغیری را به نام msg مشخص کردم و مقدار Hello World را درون آن ذخیره کردم. در ادامه تابع print را فراخواندم تا مقدار متغیر msg را برای من روی کنسول چاپ کند. فعلا تا همینجا داشته باشید تا در یادداشت بعدی بیشتر راجع به متغیرها و انواع داده در پایتون صحبت کنیم.
فیلم مالیفسنت» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و حالا بعد از گذشت ۵ سال دنبالهای برای این فیلم ساخته شده است. فیلم مالیفسنت: معشوقه شیطان» با اینکه دنبالهای بر فیلم اول است اما به لحاظ داستانی مستقل است و اگر فیلم اول مالیفسنت را ندیده باشید باز هم به خوبی این فیلم را میفهمید.
مثل فیلم قبلی بازی آنجلینا جولی» در نقش مالیفیسنت بسیار چشمگیر و باورپذیر بود. مثل اینکه نقش مالیفسنت را برای آنجلینا نوشته باشند یا اینکه او برای این نقش ساخته شده است. به قدری آنجلینا جولی خوب در نقشش فرو رفته بود و آنقدر بازی خوب و روانی داشت که حقیقتا بازی دیگر بازیگران به چشم نمیآید.
فیلم مالیفسنت داستان زیبای خفته» است که اینبار از زاویه دیگر و با تمرکز روی شخصیت به ظاهر منفی داستان یعنی مالیفسنت روایت میشود. در فیلم اول دیدیم که چطور جادوی عشق به کمک مالیفسنت آمد تا بتواند خوبی را درون خودش پیدا کند. هر چقدر داستان فیلم اول جذاب و سیر تبدیل مالیفسنت از یک موجود دیو سرشت به یک انسان (یا شاید بهتر باشد بگویم موجودی که میتواند دیگران را هم دوست داشته باشد) پُر کشش بود فیلم دوم ما را به لحاظ داستانی ناامید میکند.
یک پرنس عاشق پیشه و یک پرنسس ساده، ملکه خبیث و پادشاه کودن و یک بخت برگشته که بخاطر شکل ظاهریش تمام کاسه کوزهها سر او میشکند. در ادامه یک میدان نبرد بزرگ و شلوغ و پلوغ در سبک فیلمهای اونجرز و در نهایت پرنسس به اشتباه خودش پی میبرد، ملکه خبیث تبدیل به بُز میشود و دو طرف درگیر جنگ روی همدیگر را میبوسند و همه چیز ختم بخیر میشود.
آیا ماجراهای مالیفیسنت همین جا تمام میشود؟ احتمالا نه. در آخرفیلم ما دیدیم که مالیفیسنت سفری را شروع میکند و هم نوعانش او را در این سفر همراهی میکنند. با توجه به فروش خوب فیلم در گیشه و محبوبیتی که مالیفیسنت به دست آورده بعید است که قسمت سومی برای این فیلم ساخته نشود.
شاید این سوال برایتان مطرح شود که حالا چکار کنیم؟! این فیلم را ببینیم یا نه؟! شاید معشوقه شیطان به لحاظ داستانی اثر قویی نباشد اما اتمسفر فیلم به همراه موجودات جادویی که در آن برای خودشان زندگی میکنند و البته جلوههای ویژه خوب باعث میشود این فیلم به هیچ وجه حوصله سر بر نباشد. فیلم ضرب آهنگ خوبی دارد، نه آنقدر کُند است که حوضله آدم سر برود و نه آنقدر تند که نفهمیم چه شد. کارگردان هم زیادی وارد حاشیه نشده و خیلی تند و سریع میرود سر اصل مطلب که به نظر من نکته مثبتی است.
در نهایت اگر از دیدن فیلمهای فانتزی و موجودات خیالی در یک فیلم عاشقانه لذت میبرید مطمئن باشید فیلم معشوقه شیطان را هم دوست خواهید داشت.
خوب در قسمت قبل اولین برنامه را به زبان پایتون با هم نوشتیم. در این قسمت میخواهم کمی راجع به متغیرها و انواع داده در زبان پایتون برای شما بنویسم.
ما برای نگهداری مواد مختلف از ظروف مختلف استفاده میکنیم. برای مثال آب را داخل پارچ میریزیم، برنج را داخل دیس میکشیم و سوپ را درون کاسه میریزیم. متغیرها در زبان برنامهنویسی دقیقا نقش ظروف را در دنیای واقعی دارند. ما از متغیرها استفاده میکنیم تا دادهها را نگهداری کنیم. خود این دادهها هم انواع مختلفی دارند. یک عدد صحیح مثل ۵ با یک عدد اعشاری مثل ۲.۳۵ متفاوت است و یک عبارت مثل Hello World هم متفاوت از دو نوع قبلی است.
ایجاد متغیر در پایتون به سادگی آب خوردن است بلکم سادهتر، تنها کافی است که برای متغیرتان یک نام انتخاب کنید، بعد از علامت انتساب که همان علامت = خودمان است استفاده کنید و در نهایت مقداری را که میخواهید به متغیر نسبت دهید وارد کنید. برای مثال:
pi = 3.141592
خوب من در مثال بالا مقدار عدد پی را به متغیری به نام pi نسبت دادم. در برخی از زبانها مثل #C لازم است در هنگام تعریف متغیر نوع مقداری که قرار است در آن ذخیره میشود را هم مشخص کنیم. به عنوان مثال:
int number = 10
عبارت int به این معنای این است که متغیر ما مقداری که در خود ذخیره میکند از نوع اعداد صحیح و یا integer است. خوشبختانه مفسر پایتون در این زمینه به اندازه کافی با شعور است و نوع متغیرها را صورت خودکار تشخیص میدهد.
زبان برنامه نویسی پایتون از متغیرهای زیادی پشتیبانی میکند از جمله int, float, list, str, bool و . که در حال حاضر ما با سه تای آنها بیشتر کار داریم. این سه تا عبارتند از int, float و str.
floatها همان اعداد اعشاری هستند. intها هم شامل اعداد صحیح میشوند. strها رشتهای از کارکترها هستند که میتوانند شامل اعداد و حروف شوند و برای اینکه مفسر متوجه شود با یک داده از نوع str طرف است لازم است عبارت مورد نظر را داخل دو علامت " یا ' قرار بدیم. (به تمرین درس قبل مراجعه شود.)
خوب حرف زیادی راجع به متغیرها وجود ندارد. جزء اینکه در انتخاب نام متغیرها باید به چند مورد دقت کنیم. اول اینکه نامی که برای متغیر انتخاب میکنیم حتما باید با یک حرف شروع شودد و اگر در ابتدای نام متغیر یک عدد قرار بدیم برنامه دچار خطا میشود. همچنین اگر نام متغیر جزء کلمات کلیدی پایتون باشد، مثل print باز هم دچار خطا میشویم. و نکته آخر اینکه پایتون به کوچک و بزرگ بودن حروف حساس است و دو متغیر Age و age با هم برابر نیستند.
برای پایان یادداشت هم میخواهم یک تابع خوب معرفی کنم که یک مقدار یا متغیر از شما میگیرد و نوع آن را برمیگرداند. اسم این تابع type است. حالا بر فرض ما میخواهیم متغیر pi را که در بالا تعریف کردیم به این تابع بدیم تا نوع آن را برای ما مشخص کند.
type(pi)
result: <class 'float'>
در مطلب در مورد عملگرها در پایتون خواهد بود.
فیلم یک مکان ساکت» ساخته ۲۰۱۸ میلادی گرچه در ژانر ترسناک قرار میگیره اما به هیچ وجه یک فیلم ترسناک کلیشهای نیست. در این فیلم خبری از ترسیدن تا سر حد مرگ و مکانهای تاریک و ترسناک نیست. حتی از جیغ کشیدن و خون و خونریزی هم خبری نیست اینجا یک مکان ساکت است که در آن حتی نمیشود به راحتی حرف زد.
کرازینسکی (کارگردان) فیلم را با هوشمندی خاصی آغاز میکند. روز هشتاد و نهام بعد از اتفاقی است که ما از آن بیخبریم. نمای یک شهر را میبینیم که خلوت است، خیلی خیلی خلوت است و بعد داخل یک سوپرمارکت متروکه با یک خانواده آشنا میشویم. خانوادهای که پا ، آرام و آهسته در بین قفسههایی که بیشترشان خالی است حرکت میکنند و به جای اینکه با هم حرف بزنند با ایما و اشاره منظورشان را منتقل میکنند. با دیدن این فضای پسا آخرامانی و رفتار عجیب اعضای خانواده به سرعت سوالاتی به ذهن خطور میکند از قبیل چه اتفاقی برای دنیا افتاده؟ آدمهای دیگه کجا هستن؟ چرا این خانواده با هم حرف نمیزنن؟ همه لال هستن؟ چرا کفش پاشون نیست؟ و کلی سوال دیگر که عطش شما را برای دیدن فیلم و گرفتن جواب بالا میبرد.
در نهایت جواب سوالهایتان را به بدترین شکل ممکن میگیرید. کوچک ترین عضو خانواده به شکل بدی کشته میشود تا ما بفهمیم که در این دنیای آرام و بیصدا هیولاهایی وجود دارند که به سمت صدا حرکت میکنند و منبع صدا را نابود میکنند. در ادامه اطلاعات بیشتری از این هیولاها بدست میآوریم، مثل اینکه این هیولاها نابینا هستند، به سمت صدا کشیده میشوند و پوست زره مانندی دارند که باعث میشود سلاحهای معمولی به آنها کارگر نباشد. حالا سوال اینجاست که در یک چنین محیطی یک خانواده به همراه دو فرزند و یک نوزاد که قرار است به زودی به دنیا بیاید چطور میخواهند زندگی کنند؟!
در اوایل فیلم سکانسی داریم که دختر خانواده بیخیال روی شنها دراز کشیده و دارد حمام آفتاب میگیرد. بعد بلند میشود و به سمت مادرش حرکت میکند که یک سبد سبزی تازه دست گرفته است. از آن طرف پسر خانواده داخل ماشین نشسته است و در خیالش رانندگی میکند. انگار نه انگار که در یک فضای پسا آخرامانی قرار داریم که در آن تمدن بشر نابود شده است. انگار خانه یک محیط امن است که آنها را از هیولاهای بیرون در امان نگه میدارد تنها باید ساکت بود. اما در ادامه این امنیت شکننده از بین میرود و ما هیولاها را میبینیم که وارد خانه میشوند.
همانطور که گفتم هوشمندی فیلم در آن است بجای پرداختن به هیولاهایی که مشخص نیست از کجا آمدهاند روی روابط یک خانواده و تلاش آنها برای بقاء تمرکز میکند. هرچند پایان فیلم به نظرم کمی آبکی آمد اما به هرحال خیلی بهتر از اکثر فیلمهای تولید شده در این سبک است.
کلام آخر اینکه اگر دنبال یک فیلم ترسناک و در عین حال متفاوت هستید حتما این فیلم را ببینید.
در مطلب قبل کمی با محیط Interactive پایتون آشنا شدیم و اولین برنامهمان را با استفاده از زبان پایتون در آن نوشتیم. در این مطلب قصد داریم بیشتر با مفسر پایتون در محیط Interactive کار کنیم. پایتون میتواند در نقش یک ماشین حساب کارآمد ظاهر شود، بیاید با هم کمی حساب و کتاب انجام بدیم.
بیایید با عملیات پایه در ریاضی شروع کنیم. برای جمع دو عدد از عملگر + استفاده میکنیم. درست شبیه به ریاضیاتی که در مدرسه یاد گرفتیم.
>>> print(2+3) 5
بعد از نوشتن عبارت مورد نظر و زدن کلید اینتر جواب در خط بعد نمایش داده میشود. البته چون در محیط Interactive هستیم اامی به استفاده از تابع print نیست.
>>> 2 + 3 5
اگر دقت کنید میبینید که من بین اعداد و علامت جمع یک فاصله قرار دادم. این فاصله هم اختیاری است و تاثیری در کد ندارد و صرفاً جهت خوانایی بهتر به کد اضافه شده است. عملیات بعدی تفریق است. برای عملیات تفریق باید از علمگر - استفاده کنیم.
>>> 7 - 3 4
برای ضرب دو عدد از عملگر * استفاده میکنیم.
>>> 3 * 7 21
مسئله تقسیم کمی پیچیدهتر است. برای عملیات تقسیم در پایتون دو عملگر داریم که آنها را یک به یک بررسی خواهیم کرد. اولین عملگر برای تقسیم عملگر / (forward slash) است. این عملگر جواب تقسیم را به صورت اعشاری به ما برمیگرداند.
>>> 5 / 2 2.5
نکته این است که در صورت استفاده از این عملگر حتی اگر اعداد بر هم بخش پذیر باشند باز هم مفسر پایتون آن را به صورت اعشاری نمایش میدهد.
>>> 4 / 2 2.0
عملگر بعدی // است. تفاوت این عملگر با عملگر قبلی در این است که همواره جواب تقسیم را به صورت عدد صحیح برمیگرداند. باید توجه داشت که این عملگر حاصل تقسیم را به سمت بالا یا پایین رند نمیکند و تنها قسمت اعشاری عدد را حذف میکند.
>>> 5 // 2 2
برای به توان رساندن اعداد هم میتوانیم از علمگر ** استفاده کنیم تا عدد تا عدد سمت چپ را به توان عدد سمت راست برساند.
>>> 2 ** 3 8 >>> 3 ** 2 9
حالا که با عملگرهای ریاضی آشنا شدیم میتوانیم این عملگرها را با هم ترکیب کنیم تا مسائل پیچیدهتر ریاضی را حل کنیم.
>>> 5 + 3 - 2 6
همانطور که میبینید مفسر پایتون محاسبات را از چپ به راست انجام میدهد. ابتدا پنچ را با سه جمع میکند و حاصل را منهای دو میکند. حالا اگر بخواهیم یک عملیات ضرب هم به معادله اضافه کنیم فکر میکنید چه اتفاقی میافتد؟
>>> 5 + 3 - 2 * 2 4
در عبارت بالا مفسر پایتون ابتدا عملیات ضرب را انجام میدهد و بعد ادامه محاسبات را از چپ به راست انجام میدهد. دلیل اینکار برمیگردد به اولویت اجرای عملگرها.
بعضی از عملگرها از اولویت بالاتری نسبت به عملگرهای دیگر برخوردارند. به این معنا که ابتدا محاسبات مربوط به عملگرهای با اولویت بالاتر انجام میشد. اولویتهای پایتون در انجام محاسبات ریاضی مشابه عملگرهای ریاضی در دنیای واقعی است. اولویت عملگرها از بیشترین به کمترین به صورت زیر است:
زمانی که عملگرها دارای اولویت یکسان باشند به ترتیب از چپ به راست اجرا میشوند.
>>> 2 ** 3 / 2 - 1 3.0
فرض کنید بخواهیم ترتیب اجرای عملگرها را تغییر دهیم. عبارت زیر را در نظر بگیرید.
>>> 5 + 3 - 2 * 2 4
در مثال بالا ابتدا عملیات ضرب انجام میشود بعد از آن پنچ بعلاوه سه میشود و بعد منهای حاصل ضرب میشود که نتیجه میشود چهار، حالا اگر بخواهیم ترتیب اجرای عملگرها تغییر بدهیم تا به جواب دوازده برسیم میتوانیم از پرانتز استفاده کنیم. پرانتز بالاترین اولیت را دارد و همیشه ابتدا محاسبات داخل پرانتز انجام میشود و بعد سایر محاسبات انجام میشود.
مشخصاً اگر در یک عبارت بیشتر از یک پرانتز باشد به دلیل داشتن اولویتهای یکسان به ترتیب از چپ به راست اجرا میشوند. به مثال بالا برگردیم:
>>> (5 + 3 - 2) * 2 12
در عبارت بالا ابتدا پنچ با سه جمع میشود که حاصلش میشود هشت و بعد هشت منهای دو که میشود شش، در نهایت شش در دو ضرب میشود که به عدد دوازده میرسیم.
حالا که با عملگرهای ریاضی آشنا شدیم وقتش است چند تا تمرین انجام دهیم.
۱. محیط یک دایره به شعاع ۵.۷ سانتی متر را بدست بیاورید. (عدد پی را ۳.۱۴ در نظر بگیرید.)
۲. محیط نیم دایره به شعاع ۹ سانتی متر را بدست بیاورید.
۳. شخصی ۵ متر به سمت شمال، ۳ متر به سمت جنوب، مجدداً ۴ متر به سمت شمال و ۷ متر به سمت جنوب حرکت میکند. این شخص مجموعه چند متر جابجا شده است؟
۴. یک مرغ در هر روز دو تخم میگذارد، ۱۵ مرغ در ۱۲ هفته چند تخم میگذارند؟
درباره این سایت